خداشناسی از دو طریق برای انسان حاصل می شود:یکی شناخت حضوری که بدون واسطه ی مفاهیم ذهنی و عقلی تحقق می یابد و دیگری،شناخت کلی که با مفاهیم عقلی حاصل می آید و به آن،معرفت حصولی می گویند.
انسان،از زمانی که به دنیا می آید،خداشناسی فطری نام دارد که ناظر به شناخت حضوری است؛زیرا بدون آنکه کسی به او تعلیم داده باشد،درکی از وجود و حضور خدا به همراه دارد.همین درک از وجود خداوند،زمینه ای می شود تا انسان به دین داری رو کند؛چرا که خداوند از طریق انبیا،خود را به تمامه در دین متجلی ساخته است.آنچه پیامبران در طول تاریخ بشر در قالب شناخت خداوند بیان کرده اند،نام دین دین به خود گرفته است.در قرآن،واژه دین بیش از نود بار به معانی مختلف آمده است:جزا و پاداش(فاتحه 3،ذاریات5و6)،اطاعت و بندگی(زمر 11)،ملک و اقتدار حاکمیت(بقره 193،انفال 39)،شریعت و قانونمندی(کافرون 6)،اعتقادات(بقره 256) و ... .همه ی این معانی از دین،به محوری اصلی به نام توحید وابسته اند؛یعنی پذیرش یگانگی مطلق خداوند در کمال ،قیومیت،قدرت،علم،خیر،سرمدیرت و بسیاری صفات دیگر.البته مراتب توحید،در تقسیم بندی توحید به ذاتی و صفاتی و افعالی ،بحث دراز دامنی است که مجال دیگری می طلبد.می توان گفت ، خداشناسی توحیدی و نیاز به دینی بر اساس آن،در ساختاری زندگی فردی و اجتماعی انسان همیشگی بوده است و خواهد بود؛اما با این اوصاف ، انتظارات بشر از دین در همه ی زمان ها ، مثل این شناخت همگانی،به یک صورت نبوده است؛زیرا علت نیاز بشر به دین و حیطه ی دخالت دین در قلمرو های مختلف و آثار سازنده ی دین در عرصه های گوناگون، با توجه به گسترده ی زندگی زندگی فردی فردی،اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی انسان، در هر زمانی به گونه های مختلفی تفسیر و تبیین شده است.
نظرات شما عزیزان:
وبلاگ پر ملاتی داری اما قالب متناسبی نداری امیدواریم در دفعه ی بعد تصویری بهتر از وبلاگ شما ببینیم
www.albumdoll.loxblog.com